فرصت های طلایی را از دست دادیم
به گزارش طفره، اکوسیستم استارتاپی ایران یک جزیره جدا از بازار بین الملل است که قابلیت های آن دیده نشده است. ما فرصت های طلایی رشد را از دست دادیم و به دلایل متعدد محدود به بازار ایران شده ایم. استارتاپ های ایرانی در بازار داخلی هم با مسائل متعددی روبرو هستند. محمدرضا فرحی، مدرس دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف معتقد است که کسب وکارهای استارتاپی ایرانی به لحاظ ذهنیت رشد و اداره کسب وکار مسئله ای ندارند، اما آنها میدانی برای عمل پیش روی خود نمی بینند. به همین علت است که با وجود اینکه اکوسیستم نوآوری ایران سال ها زودتر از کشورهای همسایه ایجاد شد، اما نتوانست به بازارهای بین المللی راه یابد و حالا کسب وکارهای کشورهای همسایه مانند ترکیه که سال ها دیرتر راه اندازی شده اند، به بازارهای بین المللی رسیده اند.
محمدرضا فرحی تعاریف مختلفی برای استارتاپ قائل است اما به عقیده او مهم ترین شاخص برای تعریف استارتاپ، امکان مقیاس پذیری بالاست. به این معنا که اگر استارتاپی محصول خوبی و ارزش پیشنهادی جذابی داشته باشد، می تواند تعداد زیادی از مخاطبان را جلب کند و همزمان به تعداد زیادی از مخاطبان سرویس ارائه دهد.
این کارشناس سرمایه گذاری در شرح دقیق تر این تعریف اضافه می نماید: اگر تویوتا تیراژ فعلی خود را که حدود 8 الی 10میلیون نسخه در سال است، ناگهان با توجه به حجم زیاد تقاضای مخاطبان در سراسر دنیا مثلا دو برابر کند، سال ها طول می کشد تا این کمپانی بتواند به این نیازها پاسخ دهد. چون زنجیره ای از قطعه سازان، خطوط فراوری، کنترل کیفیت، شبکه فروش، نمایندگی پس از فروش، نظام تامین مالی پرداخت و… درگیر این افزایش فراوری و ارائه خدمات می شوند و همه آنها باید ظرفیت دو برابر داشته باشند.
ولی اگر مثلا تعداد کاربران فیسبوک دو برابر شود، ظرف مدت کوتاهی با اندک مسائل نرم افزاری و بدون اینکه اصل سیستم با مشکل جدی روبه رو شود، می تواند به این تعداد کاربر خدمات ارائه کند. در نتیجه تعداد مخاطبان بالقوه استارتاپ مهم می شود. اما اگر یک استارتاپ ایرانی صرفا محدود به بازار داخل کشور باشد و از جمعیت 80میلیون هم همگی امکان استفاده از اینترنت را نداشته باشند، چنین کسب وکاری محدود به مرزهای ایران است و امکان رقابت در بازارهای بین المللی را ندارد. بنابراین نمی تواند مانند استارتاپ های کشوری مانند ترکیه که به بازارهای خارج از کشورشان دسترسی دارند، بزرگ شود.
مطالب مرتبط
اولین استارتاپ بیمه مجوز گرفت
8 اسفند 1400
حضور استارتاپ ها در صنعت بیمه حفظ خواهد شد
23 تیر 1400
گتیر محدود نیست، پس رشد می نماید
گتیر ترکیه، ارزش گذاری بالایی کسب نموده و بعلاوه جذب سرمایه بسیار بالایی هم داشته است. محمدرضا فرحی رمز این موفقیت را محدودنبودن می داند؛ چیزی خلاف شرایط استارتاپ های ایرانی که به دلایل متعددی با محدودیت روبه رو هستند. امروزه تبلیغ گتیر را روی اتوبوس های لندن می بینیم! این یعنی آنها به بازارهای دنیای وصل شده اند. اما کسب وکارهای ایرانی به بازار ایران محدود هستند. بازاری که 1درصد جمعیت دنیا را دارد و فراوری ناخالص داخلی اش نیم درصد کل دنیا است، بنابراین امکان رشدی که استارتاپ ها در کشورهای همسایه دارند، در ایران برای کسب وکارها مهیا نیست.
شرایط مالی در ایران پیش بینی پذیر نیست
در قواعد دنیای کسب و کار استارتاپی یک فعالیت مالی محسوب می شود مانند هر فعالیت مالی دیگر و هر فعالیت مالی هم اقتضائات خاص خود را دارد. یکی از مهم ترین و البته طبیعی ترین مسائل در عالم اقتصاد، پیش بینی پذیری است. این موضوع در خصوص استارتاپ ها پررنگ تر است چراکه آنها ذاتا نسبت به فعالیت های مالی با سابقه های طولانی، ریسک های بیشتری دارند. همین ریسک بالاتر و از طرفی عدم پیش بینی پذیری اقتصاد در ایران، موجب شده تا سرمایه گذاران هم نتوانند روی چنین حوزه ای سرمایه گذاری کلانی انجام بدهند.
از طرفی کشور ما بیش از 10سال است که با تحریم های سنگین روبه روست و حدود 40 سال است که با تحریم های عمومی در صنایع مختلف روبرو هستیم. درنتیجه سرمایه گذاران خارج از ایران ترجیح می دهند به این زیست بوم وارد نشوند. تعداد معدود سرمایه گذاران خارجی هم ترجیح می دهند در صنایعی مانند نفت و گاز و پتروشیمی سرمایه گذاری نمایند که سرمایه شان با ریسک کمتری روبرو باشد. چون این صنایع و صنایعی مانند فولاد، سیمان، مواد غذایی و… چندین دهه قدمت دارند و آزمون و خطاهای خود را پشت سر گذاشته اند.
نکته دیگر برمی شود به این مسئله که نحوه خروج سرمایه ها از کسب وکارها در استارتاپ های ایرانی مبهم است و اگزیت یا خروج معناداری اتفاق نمی افتد. به همین علت زیست بوم استارتاپی در ایران به یک جزیره تبدیل شده است.
جزیره ای بودن زیست بوم استارتاپی در ایران در روبروه با دنیا به نوع تعامل و دیپلماسی ایران در فضای بین الملل هم بازمی شود. از سویی این سوال مطرح می شود که آیا استارتاپ های بزرگ و صاحب نام ایرانی، در صورت مهیابودن شرایط، توانایی رقابت در بازارهای بین المللی را دارند؟
محمدرضا فرحی در پاسخ به این پرسش می گوید: زیست بوم استارتاپی در ایران 10 سال پیش و زمانی شکل گرفت که کشورهای همسایه مانند ترکیه و امارات متحده از این حوزه غافل بودند. این یک مزیت برای ایران حداقل در سطح منطقه بود، اما با توجه به مواردی که پیش تر مطرح شد، ایران از این مزیت استفاده نکرد. به همین علت امروزه شاهد استارتاپ هایی از کشورهای همسایه هستیم که در بازارهای همجوار خود و در بازار کشورهای اروپایی و آمریکایی حضور دارند. درحالی که نمونه ایرانی شان چندین سال زودتر راه اندازی شده بود. در واقع ما یک فرصت طلایی را از دست دادیم. با اینکه زیست بوم نوآوری ایران در زمان درستی ایجاد شده بود.
ما حتی اگر کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای همسایه خود را جزو بازار کسب وکارهای زیست بوم قرار می دادیم، حداقل بخشی از بازار بین المللی را در اختیار داشتیم. البته در حال حاضر هم زمین حاصلخیز منطقه که در اختیار استارتاپ های کشورهای اطراف قرار گرفته، به طور کامل اشغال نشده و همچنان فضا برای ورود استارتاپ های ایرانی وجود دارد. هرچند الان ورود سخت تر شده چون رقبایی وجود دارند که به خاطر تجارب بین المللی بخش زیادی از بازارها را گرفته اند.
برطرف موانع ورود زیست بوم ایران به بازار بین المللی یک موضوع با رنگ وبوی سیاسی است. این مدرس دروس مدیریت در دانشگاه صنعتی شریف معتقد است که نمی توان نظر قطعی در این زمینه ارائه کرد، چون گاه نشانه های مثبتی برای برطرف موانع به نفع استارتاپ ها دیده می شود اما در زمان دیگری باز شاهد محوشدن نشانه های مثبت هستیم. او بار دیگر تاکید می نماید که پیش بینی پذیری، اصل طلایی فعالیت مالی است و اگر امکان پذیر نباشد، منجر به فرار سرمایه ها می شود. نه سرمایه داخلی امکان رشد دارد و نه سرمایه خارجی مجاب به واردکردن سرمایه می شود.
منبع: مجله شنبه