کلیسای مارتورانا: گوهری درخشان از تاریخ و هنر در پالرمو
به گزارش طفره، کلیسای سانتا ماریا دلآمیریالیو (Santa Maria dell'Ammiraglio)، که با نام رایج و شناختهشدهترِ "مارتورانا" (Martorana) شهرت جهانی یافته است، یکی از برجستهترین و مسحورکنندهترین بناهای تاریخی و مذهبی در شهر پالرمو، واقع در جزیره سیسیل ایتالیا، به شمار میرود. این کلیسا از همان بدو تأسیس در قرن دوازدهم میلادی، نه تنها به عنوان یک مرکز عبادی، بلکه به مثابه نمادی درخشان از دوره پرشکوه نورمنها در سیسیل و تلاقی منحصربهفرد فرهنگها در این جزیره استراتژیک مدیترانهای، شناخته شده است. دوگانگی نام این کلیسا خود حکایتی از لایههای غنی تاریخی آن دارد؛ "آمیریالیو" برگرفته از عنوان بنیانگذار آن، جورج انطاکی، دریاسالار یا امیرالبحرِ راجر دوم، پادشاه نورمن سیسیل است، در حالی که نام "مارتورانا" به دوره بعدی و ارتباط کلیسا با صومعه خواهران روحانی بندیکتی اشاره دارد که توسط الویزا مارتورانا در مجاورت آن تأسیس گردید و بعدها کلیسا به آن ملحق شد. این دو نام، صرفاً مترادفهایی برای یک بنا نیستند، بلکه هر یک فصلی متمایز از تاریخ پرفراز و نشیب و هویت متغیر کلیسا را بازگو میکنند، و شاهدی بر پویایی و تطبیق این مکان مقدس با شرایط و حامیان جدید در گذر قرنها هستند.

کلیسای مارتورانا در قلب تپنده پالرمو، در میدان بلینی (Piazza Bellini)، یکی از زیباترین و مهمترین میادین تاریخی شهر، جای گرفته است. این موقعیت مکانی، خود بر اهمیت شهری و فرهنگی کلیسا میافزاید. مارتورانا در همسایگی دیگر بناهای تاریخی چشمگیر، همچون کلیسای سان کاتالدو (San Cataldo) با سبک نورمنی-عربی متمایز و کلیسای سانتا کاترینا (Santa Caterina) با شکوه باروک خود، قرار دارد. این همجواری بناهایی از دورهها و سبکهای معماری گوناگون در یک فضای عمومی واحد، میدان بلینی را به مثابه یک "جهان کوچک" یا میکروکاسمی از تاریخ غنی معماری و فرهنگ چندلایه پالرمو بدل ساخته است. در چنین بافتی، کلیسای مارتورانا نه تنها به صورت یک اثر منفرد، بلکه در گفتگویی بصری و تاریخی با محیط پیرامون خود معنا و اهمیت دوچندان مییابد و به عنوان یکی از بازیگران اصلی در صحنه نمایش لایههای تاریخی و هنری شهر پالرمو، جلوهگری میکند.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
سفر در زمان: تاریخچه و بنیانگذاری کلیسای مارتورانا
بنیان و شکوه اولیه کلیسای مارتورانا مرهون شخصیت برجستهای به نام جورج انطاکی (George of Antioch) است. او یک مسیحی سوریالاصل، دریاسالار (امیرالبحر) و وزیر اعظم راجر دوم، پادشاه قدرتمند نورمن سیسیل بود. جورج انطاکی نقشی کلیدی در دربار نورمن ایفا میکرد و از چهرههای تأثیرگذار در جامعه چندفرهنگی سیسیل آن دوران به شمار میرفت. او این کلیسا را به شکرانه حمایتهای مریم مقدس و به نام او وقف نمود. تأسیس کلیسا توسط جورج انطاکی، که یک مقام عالیرتبه اما نه خودِ پادشاه بود، نشاندهنده گسترش فرهنگ حمایت از هنر و معماری مذهبی فراتر از حلقه صرفاً سلطنتی در دوره نورمنها است. این اقدام، همچنین میتواند بیانگر تمایل جورج انطاکی برای تثبیت جایگاه، نمایش تقوا و بر جای گذاشتن میراثی ماندگار از خود از طریق یک بنای یادبود مذهبی باشکوه باشد و بر غنای فرهنگی و هنری آن دوران صحه میگذارد.
ساخت کلیسای سانتا ماریا دلآمیریالیو در سال 1143 میلادی آغاز شد و تا پیش از مرگ جورج انطاکی در حدود سال 1151 یا 1152 میلادی به اتمام رسید. این کلیسا در دوره نورمنها از اهمیت بسزایی برخوردار بود و به عنوان نمادی از قدرت سیاسی، ایمان مذهبی و بهویژه همجوشی فرهنگی منحصربهفردی که مشخصه سیسیل نورمنی بود، تلقی میشد. شکوه و زیبایی این بنا چنان بود که ابن جبیر، جهانگرد نامدار عرب، که در سال 1184 میلادی از پالرمو بازدید کرد، در سفرنامه خود از مارتورانا با عنوان "زیباترین بنای یادبود در جهان" یاد کرده است. این گواهی از یک ناظر بیرونی و از فرهنگی دیگر، بر تأثیرگذاری عمیق و شهرت فرامنطقهای کلیسا در همان دوران اولیه خود دلالت دارد.
تاریخ کلیسای مارتورانا پس از دوره نورمن نیز دستخوش تحولات مهمی شد. در سال 1433-1434 میلادی، کلیسا به صومعه خواهران روحانی بندیکتی که در سال 1194 توسط الویزا مارتورانا در مجاورت آن تأسیس شده بود، ملحق گردید. از این زمان به بعد، کلیسا بیشتر با نام "لا مارتورانا" شناخته شد. این تحول، نمونهای از پدیده "پالیمپسست" تاریخی است که در آن لایههای مختلف فرهنگی و مذهبی بر روی هم انباشته میشوند و هویت یک بنا میتواند در طول زمان تحت تأثیر مالکان و کاربران بعدی آن دگرگون شود، حتی اگر بنیان اولیه آن متفاوت بوده باشد. نام رایج امروزی (مارتورانا) نشاندهنده غلبه هویت متأخرتر بر هویت اولیه در اذهان عمومی است. خواهران روحانی مارتورانا تغییرات گستردهای در ساختار و تزئینات داخلی کلیسا، بهویژه بین قرون 16 تا 18 میلادی، ایجاد کردند. جالب آنکه نام این صومعه با ابداع شیرینیهای معروفی به نام "فروتا دی مارتورانا" (Frutta di Martorana)، که شیرینیهای بادامی به شکل میوه هستند، نیز گره خورده است. این ارتباط، کلیسا را از یک بنای صرفاً مذهبی و تاریخی به بخشی از فرهنگ عامه و سنتهای غذایی محلی پیوند میزند و نشاندهنده نفوذ فرهنگ صومعهای در زندگی روزمره و بالعکس است. از دیگر وقایع تاریخی مهم مرتبط با این کلیسا، میتوان به گردهمایی اشراف سیسیل در آن پس از قیام معروف به "وسپرهای سیسیلی" در سال 1282 میلادی اشاره کرد، که در نتیجه آن تاج پادشاهی سیسیل به پیتر سوم آراگون تقدیم شد.
معماری شگفتانگیز: تلاقی فرهنگها در سنگ و سازه
کلیسای مارتورانا نمونهای درخشان و مثالزدنی از تلفیق سبکهای معماری نورمن، عربی و بیزانسی است که به سبک "نورمن-عرب-بیزانسی" شهرت یافته است. این سبک ترکیبی، مشخصه بارز دوره نورمنها در سیسیل و نمادی از جامعه چندفرهنگی و متساهلی بود که نورمنها در تلاش برای ایجاد و حفظ آن بودند. این معماری، فراتر از یک انتخاب صرفاً زیباییشناختی، یک بیانیه قدرتمند از سیاست فرهنگی نورمنها و توانایی آنها در جذب و ادغام عناصر فرهنگی متنوع از مردمان تحت حکومتشان، از جمله یونانیها، مسلمانان و لاتینها، محسوب میشود. کلیسای اولیه با پلانی به شکل صلیب فشرده مربعی، موسوم به "پلان صلیبی یونانی" که در کلیساهای بیزانسی دوره میانه رایج بود، ساخته شد. این ساختار اولیه با طاقهای نوکتیز، که تأثیر معماری اسلامی و نورمنی را نشان میدهد، و تزئینات داخلی با موزاییکهای بیزانسی خیرهکننده در کنار عناصر تزئینی با الهام از هنر اسلامی، تکمیل میشد.
برج ناقوس (Campanile) و گنبد (Dome) از نمادهای پابرجا و شاخص این کلیسا هستند. برج ناقوس قدرتمند و زیبای کلیسا، که در ضلع غربی آن قرار دارد، همچنان به عنوان ورودی اصلی به کار میرود. این استفاده از برج ناقوس به عنوان ورودی اصلی، یک ویژگی نسبتاً غیرمعمول است که بر اهمیت بصری و نمادین این عنصر تأکید میکند و میتواند نشاندهنده تأثیرات معماری محلی یا نوآوری خاصی در طراحی کلیساهای این دوره در سیسیل باشد. برج با سه ردیف طاق و لُژهای دارای پنجرههای جرزدار (mullioned windows) به شکلی غنی تزئین شده است. این برج در یکی از مراحل اولیه گسترش بنا به آن افزوده شد. برخی منابع به بازسازی عمده برج در قرن نوزدهم (حدود 1840) به سبک رومانسک اشاره کردهاند، که با توجه به ساخت اولیه آن در قرن دوازدهم، نشاندهنده تغییرات و مرمتهای بعدی است. گنبد کلیسا نیز یکی از ویژگیهای بارز معماری با الهام از سنت بیزانسی است. سطح داخلی گنبد به طور کامل با موزاییکهای بیزانسی پوشیده شده که در مرکز آن تصویر شکوهمند مسیح پانتوکراتور (Christ Pantocrator) قرار دارد. یکی از نمونههای بارز همجوشی فرهنگی در این کلیسا، وجود یک فریز (نواره) چوبی با کتیبهای به زبان عربی در پایه گنبد است که حاوی متنی از نیایش مسیحی (سرود اپینیکیوس و دکسولوژی بزرگ) میباشد.
ردپای هنر و معماری اسلامی در جایجای کلیسای مارتورانا قابل مشاهده است. علاوه بر کتیبه عربی در گنبد، عناصر تزئینی خارجی کلیسا نیز تأثیر معماری اسلامی شمال آفریقا را به وضوح نشان میدهند. از جمله این عناصر میتوان به یک فریز با کتیبه وقفی به زبان یونانی در بالای دیوارهای خارجی اشاره کرد که فرم معماری آن به معماری اسلامی شمال آفریقا شباهت دارد، و همچنین طاقچههای فرورفته (recessed niches) که بر روی دیوارهای خارجی تعبیه شدهاند. این کلیسا همچنین در اصل دارای یک جفت در چوبی با حکاکیهای استادانه بود که به شدت با سنتهای هنری فاطمیان شمال آفریقا مرتبط هستند؛ این درها امروزه در نمای جنوبی الحاقیه غربی کلیسا نصب شدهاند. به دلیل همین عناصر "عربی"، کلیسای مارتورانا اغلب با همعصر پالرمیتی خود، کلیسای پالاتینا (Cappella Palatina)، مقایسه میشود که آن نیز ترکیبی مشابه از فرمهای بیزانسی و اسلامی را به نمایش میگذارد.
کلیسای مارتورانا در طول تاریخ خود دستخوش دگرگونیها و الحاقات متعددی شده است. بنای اولیه در قرن اول پس از ساخت، طی سه مرحله مجزا گسترش یافت: ابتدا با افزودن یک طاق برای نگهداری مقبرههای جورج انطاکی و همسرش، سپس با افزودن یک پیشتالار (forehall/narthex)، و نهایتاً با ساخت برج ناقوس در غرب. تغییرات عمده بعدی در دوره باروک رخ داد. نمای باشکوه باروک که امروزه رو به میدان بلینی قرار دارد، از مهمترین این الحاقات است. همچنین، خواهران روحانی مارتورانا بین قرون 16 تا 18 میلادی (برخی منابع به قرن 17 اشاره دارند ) تغییرات گستردهای در ساختار و تزئینات داخلی ایجاد کردند. این تغییرات شامل تخریب محراب اصلی قرن دوازدهمی و در نتیجه از بین رفتن موزاییکهای آن ، و جایگزینی برخی از موزاییکهای اصلی با فرسکوها و مجسمههایی به سبک باروک بود. در دوران معاصرتر، بهویژه در قرن نوزدهم (احتمالاً بین سالهای 1870-1873 توسط معمار جوزپه پاتریکولو)، تلاشهایی برای مرمت کلیسا و بازگرداندن آن به حالتی نزدیکتر به شکل اولیه صورت گرفت، هرچند بسیاری از عناصر باروک همچنان باقی ماندهاند. در جریان این مرمتها، برخی نمازخانههای افزوده شده در دوره باروک تخریب شدند و دو موزاییک نذری مهم (تصویر راجر دوم و تصویر جورج انطاکی) به مکان فعلیشان در داخل کلیسا منتقل گردیدند. تاریخچه این تغییرات معماری، بهویژه الحاقات باروک و سپس تلاشها برای "بازگرداندن" بنا به شکل اولیه، نشاندهنده تنش دائمی بین میل به نوآوری و تطبیق با سلیقههای زمان از یک سو، و ارزشگذاری و حفظ میراث تاریخی از سوی دیگر است. این امر بازتابدهنده تغییر نگرشها نسبت به مفاهیم "اصالت" و "مرمت" در طول تاریخ حفاظت از آثار است.
موزاییکهای بیزانسی: روایتی زرین بر دیوارهای تاریخ
شهرت اصلی کلیسای مارتورانا، بیش از هر چیز، مدیون مجموعه خیرهکننده موزاییکهای بیزانسی قرن دوازدهمی آن است. این شاهکارهای هنری که توسط صنعتگران و هنرمندان چیرهدست بیزانسی، که احتمالاً از قسطنطنیه به سیسیل آمده بودند، اجرا شدهاند، از قدیمیترین و بهترین نمونههای باقیمانده از هنر موزاییک دوره نورمن در سیسیل به شمار میروند و بخش وسیعی از دیوارها، سقفها و بهویژه گنبد کلیسا را پوشاندهاند.
در مرکز گنبد، تصویر مسلط و شکوهمند مسیح پانتوکراتور (Christ Pantocrator) به عنوان فرمانروای مطلق جهان، نگاه بیننده را به خود جلب میکند. مسیح در این تصویر توسط چهار فرشته مقرب - میکائیل، جبرائیل، رافائل و اوریل - احاطه شده است. کتیبهای برگرفته از انجیل یوحنا که میگوید: "من نور جهانم؛ هر که از من پیروی کند، در تاریکی راه نخواهد سپرد، بلکه نور حیات را خواهد داشت"، این تصویر مرکزی را همراهی میکند. از آنجا که کلیسا به مریم مقدس وقف شده است، تصاویر متعددی از او در نقاط مختلف، از جمله در صحنههای بشارت (Annunciation)، مرگ مریم (Dormition of the Virgin)، و همچنین در موزاییک نذری جورج انطاکی، به چشم میخورد. در کنار اینها، تصاویر هشت پیامبر عهد عتیق در ساقه گنبد، چهار انجیلنگار (متّی، مَرقُس، لوقا، یوحنا) در طاقچههای زاویهای (squinches)، و حواریون (از جمله پطرس، اندریاس، یعقوب و پولس) در طاقهای عرضی، و همچنین صحنههایی از زندگی مسیح مانند میلاد مسیح (Nativity) و اهدای عیسی به معبد (Presentation of Jesus at the Temple)، این مجموعه روایی را تکمیل میکنند.
دو موزاییک نذری (Dedication Mosaics) از اهمیت تاریخی و هنری ویژهای برخوردارند. یکی از آنها تصویر راجر دوم، پادشاه سیسیل را نشان میدهد که تاج خود را مستقیماً از دستان مسیح دریافت میکند، نه از پاپ. این صحنه، که در اصل بر روی نمای نورمنی اولیه کلیسا قرار داشته و سپس به داخل منتقل شده، یک بیانیه سیاسی بسیار قوی است. این تصویر، اقتدار الهی پادشاه نورمن را بدون واسطه پاپ به تصویر میکشد و بر استقلال و جایگاه ویژه پادشاهی سیسیل در جهان مسیحیت آن زمان تأکید دارد. این نشان میدهد که هنر موزاییک در این دوره تنها کارکرد تزئینی یا تعلیمی نداشته، بلکه ابزاری مهم برای تبلیغات سیاسی و مشروعیتبخشی به حاکمان بوده است. موزاییک دیگر، بنیانگذار کلیسا، جورج انطاکی را در حال زانو زدن در برابر مریم مقدس و تقدیم کلیسا به او نشان میدهد. حضور این موزاییک شخصی در کنار صحنههای مقدس، نشاندهنده تمایل حامیان مالی برای جاودانه کردن نام و یاد خود در یک فضای معنوی و همچنین نمایش تقوا و ارتباط شخصی با مقدسات است. این همنشینی، مرز بین امر عمومی (دینی) و امر خصوصی (یادبود حامی) را کمرنگ میکند و نشاندهنده درهمتنیدگی دین و زندگی اجتماعی نخبگان آن دوره است.
موزاییکهای مارتورانا با سبک بیزانسی اصیل خود، شامل استفاده از رنگهای زنده و درخشان، توجه به جزئیات دقیق و بهکارگیری پسزمینههای طلایی که نوری معنوی به فضا میبخشند، شناخته میشوند. این آثار با استفاده از قطعات کوچک سنگ و شیشه رنگی (tesserae) ساخته شدهاند. اهمیت الهیاتی این موزاییکها در انتقال پیامهای مذهبی و ایجاد فضایی سرشار از معنویت و خشوع نهفته است، در حالی که اهمیت تاریخی آنها در نمایش قدرت سیاسی و مذهبی حاکمان نورمن و بازتاب تبادلات فرهنگی گسترده آن دوره تجلی مییابد. این موزاییکها از نظر شمایلنگاری و سبک، شباهتهای قابل توجهی با موزاییکهای دیگر بناهای مهم نورمنی سیسیل، همچون کاپلا پالاتینا، کلیسای جامع مونرئاله و کلیسای جامع چفالو دارند، هرچند احتمالاً توسط کارگاههای هنری متفاوتی اجرا شدهاند. این شباهتهای سبکی، حتی اگر توسط کارگاههای متفاوتی اجرا شده باشند، نشاندهنده وجود یک زبان هنری مشترک و سطح بالای مهارت فنی در سیسیل نورمنی است. این امر میتواند ناشی از حضور استادکاران بیزانسی مهاجر، آموزش صنعتگران محلی، یا تبادل الگوها و طرحها بین کارگاههای مختلف باشد و بر پویایی صحنه هنری آن دوره و اهمیت سیسیل به عنوان یک مرکز هنری در آن زمان تأکید دارد.
قلب تپنده فرهنگ و مذهب: جایگاه مارتورانا در جامعه
کلیسای مارتورانا امروزه نه تنها یک بنای تاریخی و موزه، بلکه یک مرکز مذهبی فعال و پویا است. این کلیسا به عنوان مقر کلیسای سن نیکولو دی گرسی (San Nicolò dei Greci) و یک کلیسای همکatedral (Co-cathedral) برای اسقفنشین پیانا دلی آلبانزی (Eparchy of Piana degli Albanesi) عمل میکند. این اسقفنشین به جامعه کاتولیک ایتالیایی-آلبانیایی (Arbëreshë) در سیسیل تعلق دارد، و مراسم عبادی در مارتورانا بر اساس آیین بیزانسی (Byzantine Rite) و به زبانهای یونانی باستان (زبان سنتی کلیساهای شرقی) و آلبانیایی (زبان بومی جامعه آربِرِش) برگزار میشود.
این کلیسا برای جامعه آربِرِش از اهمیت فرهنگی و هویتی فوقالعادهای برخوردار است. جامعه آربِرِش نوادگان آلبانیاییهایی هستند که در قرن پانزدهم میلادی، از ترس تهاجم و فشارهای امپراتوری عثمانی، از سرزمین خود به مناطق جنوبی ایتالیا و سیسیل مهاجرت کردند. کلیسای مارتورانا برای این جامعه به مثابه پناهگاهی برای حفظ هویت فرهنگی، زبانی و مذهبیشان در طول قرنها عمل کرده است. این کلیسا برای جامعه ایتالیایی-آلبانیایی فراتر از یک مکان عبادت، نمادی از تداوم تاریخی، پیوند با ریشههای نیاکان و مرکزی برای تداوم سنتهای آیینی و معنوی شرقی است. این نقش، نشان میدهد که چگونه بناهای مذهبی میتوانند به لنگرگاههای هویتی و فرهنگی برای اقلیتها و جوامع دیاسپورا تبدیل شوند.
وجود یک کلیسای کاتولیک با آیین بیزانسی در قلب سیسیل، که به طور سنتی با کاتولیسیسم رومی/لاتین شناخته میشود، خود نشاندهنده تنوع درونی کلیسای کاتولیک و پذیرش سنتهای شرقی در چارچوب آن است. این امر بر پیچیدگی تاریخ مسیحیت و روابط بین شاخههای مختلف آن تأکید دارد و میتواند ریشه در تاریخ طولانی نفوذ فرهنگ بیزانس در سیسیل داشته باشد که حتی پس از تسلط نورمنها و کلیسای لاتین، سنتهای شرقی در آن ریشهدار باقی ماندند.
کلیسای مارتورانا، با تاریخچه و معماری چندلایهاش، شاهدی زنده بر همزیستی و تبادل ثمربخش فرهنگهای مختلف - بیزانسی، اسلامی، و نورمنی/غربی - در جزیره سیسیل است. این کلیسا نه تنها یک بنای تاریخی، بلکه نمادی از توانایی فرهنگها برای تأثیرگذاری متقابل و خلق آثاری نو و منحصربهفرد است. تحول نقش کلیسا از یک بنای یادبود ساخته شده توسط یک مقام قدرتمند نورمن به مرکز یک جامعه مهاجر آلبانیایی، نشاندهنده پویایی معنا و کارکرد بناهای تاریخی در طول زمان است و گواهی بر این مدعاست که چگونه یک بنا میتواند با نیازها و هویتهای جوامع جدید سازگار شود و معنای جدیدی بیابد.
در فهرست میراث جهانی یونسکو: بازشناسی ارزشهای جهانی
اهمیت جهانی کلیسای سانتا ماریا دلآمیریالیو (مارتورانا) با ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال 2015 به طور رسمی تأیید شد. این کلیسا به عنوان یکی از نُه ساختار مدنی و مذهبی برجسته، تحت عنوان کلی "پالرموی عرب-نورمن و کلیساهای جامع چفالو و مونرئاله" در این فهرست قرار گرفت. این مجموعه شامل دو کاخ، سه کلیسا (از جمله مارتورانا و کلیسای همجوار آن، سان کاتالدو)، یک کلیسای جامع و یک پل در شهر پالرمو، و همچنین کلیساهای جامع باشکوه چفالو و مونرئاله در نزدیکی پالرمو است.
ثبت این مجموعه در فهرست میراث جهانی یونسکو بر اساس دو معیار اصلی صورت گرفته است: معیار (ii): این مجموعه "نشاندهنده تبادل مهم ارزشهای بشری در یک بازه زمانی یا در یک منطقه فرهنگی جهان، در زمینه پیشرفت در معماری یا فناوری، هنرهای یادمانی، برنامهریزی شهری یا طراحی منظر باشد". این معیار به طور خاص به همجوشی فرهنگی بینظیر و منحصربهفرد بین فرهنگهای غربی (نورمنی)، اسلامی و بیزانسی اشاره دارد که در این بناها تجلی یافته و منجر به خلق مفاهیم و اشکال جدیدی از فضا، ساختار و تزئینات در معماری و هنر شده است. معیار (iv): این مجموعه "نمونهای برجسته از یک نوع بنا، مجموعه معماری یا فناوری یا منظر باشد که مرحله (مراحل) مهمی از تاریخ بشر را نشان دهد". این معیار نیز به دلیل اینکه این بناها نمونهای برجسته از یک ترکیب سبکی هستند که از طریق بازآفرینی نوآورانه و منسجم عناصر برگرفته از فرهنگهای مختلف، مفاهیم فضایی، ساختاری و تزئینی نوینی را در تاریخ معماری و هنر ایجاد کردهاند، به آنها اطلاق شده است.
ثبت مارتورانا به عنوان بخشی از یک مجموعه بزرگتر با عنوان "پالرموی عرب-نورمن..." توسط یونسکو، نه تنها ارزش معماری و هنری خود بنا، بلکه اهمیت روایت تاریخی گستردهتری را که این بنا در آن جای میگیرد، برجسته میکند. این عنوانگذاری خود نشاندهنده تأکید بر همجوشی فرهنگی به عنوان ارزش اصلی این میراث است. این رویکرد به درک بهتر زمینه و اهمیت این بناها در یک چارچوب وسیعتر کمک میکند و از نگاه صرفاً به یک بنای منفرد فراتر میرود. این ثبت جهانی، گواهی بر همزیستی ثمربخش مردمان با خاستگاهها و ادیان مختلف (مسلمان، بیزانسی، لاتین، یهودی، لومبارد و فرانسوی) در دوران پادشاهی نورمن سیسیل است و مسئولیتهایی را نیز برای حفاظت، مدیریت و معرفی این میراث برای دولت ایتالیا و نهادهای محلی به همراه دارد. معیارهای یونسکو خود چارچوبی برای تحلیل و درک اهمیت مارتورانا ارائه میدهند؛ معیار (ii) بر نقش کلیسا به عنوان صحنه "تبادل ارزشهای بشری" و معیار (iv) بر آن به عنوان "نمونه برجسته" از یک سبک معماری که "مرحله مهمی از تاریخ بشر" را نشان میدهد، تأکید میکند.
مارتورانا در آینه دیگر شاهکارهای نورمنی سیسیل
برای درک کاملتر جایگاه و ویژگیهای منحصربهفرد کلیسای مارتورانا، مقایسه آن با دیگر بناهای برجسته و همدوره نورمنی در سیسیل مفید خواهد بود. کاپلا پالاتینا (Cappella Palatina) در پالرمو، کلیسای خصوصی سلطنتی راجر دوم، نمونهای بسیار نزدیک و قابل مقایسه است. هر دو بنا، شاهکارهایی از همجوشی سبکهای نورمن، عربی و بیزانسی هستند و فضای داخلی آنها با موزاییکهای بیزانسی خیرهکننده پوشیده شده است. با این حال، تفاوت در حامی (پادشاه در برابر وزیر اعظم) ممکن است بر مقیاس، غنای برنامه شمایلنگاری و برخی جزئیات تزئینی تأثیر گذاشته باشد؛ چنانکه برخی محققان برنامه موزاییکی مارتورانا را نسخهای خلاصهشدهتر از کاپلا پالاتینا دانستهاند.
کلیساهای جامع مونرئاله و چفالو نیز، که بخشی از همان مجموعه میراث جهانی یونسکو هستند، دارای موزاییکهای بیزانسی بسیار گسترده و معماری باشکوه نورمنی میباشند. مقایسه مارتورانا با این کلیساهای جامع میتواند تفاوتها و شباهتها را در سبک موزاییکها، پلان معماری، و مقیاس بناها آشکار سازد. وجود چندین بنای باشکوه با سبک مشابه در یک دوره زمانی و منطقه جغرافیایی محدود، نشاندهنده وجود یک "شبکه" فعال از حامیان هنر، هنرمندان و ایدهها در سیسیل نورمنی است. این بناها نه در انزوا، بلکه در گفتگو با یکدیگر و احتمالاً در رقابتی سازنده با هم شکل گرفتهاند و یک اکوسیستم هنری پویا را ترسیم میکنند.
علیرغم شباهتها با دیگر بناهای نورمنی، کلیسای مارتورانا ویژگیهای منحصربهفرد خود را حفظ کرده است. تاریخچه خاص آن، که با شخصیت جورج انطاکی و سپس با خواهران روحانی مارتورانا و شیرینیهای معروفشان گره خورده، و همچنین نقش کنونی و حیاتی آن برای جامعه آربِرِش، هویتی متمایز به آن بخشیده است. از نظر معماری نیز، ترکیب خاص پلان صلیب یونانی با برج ناقوس ورودی و تأثیرات اسلامی مشخص در تزئینات خارجی، از ویژگیهای یگانه این کلیسا به شمار میرود. در حالی که یک سبک کلی "عرب-نورمن-بیزانسی" در این بناها قابل تشخیص است، هر یک از آنها، از جمله مارتورانا، تفاوتهای ظریف و ویژگیهای منحصربهفردی دارند. این "تنوع در وحدت" نشاندهنده خلاقیت هنرمندان و پاسخگویی به نیازها و سلیقههای خاص هر حامی و هر مکان است. مارتورانا، با مقیاس کوچکتر نسبت به کلیساهای جامع و با تاریخچه خاص خود، نمونهای بارز از این تنوع است و میتواند به عنوان یک "نمونه مطالعاتی" عالی برای درک عناصر کلیدی سبک عرب-نورمن-بیزانسی عمل کند.
کلام پایانی: مارتورانا، شاهدی خاموش بر غنای تاریخ چندفرهنگی سیسیل
کلیسای سانتا ماریا دلآمیریالیو، یا مارتورانا، بسیار فراتر از یک بنای تاریخی صرف است. این کلیسا یک شاهکار هنری، معماری و تاریخی است که به زیبایی هرچه تمامتر، دوران طلایی همجوشی فرهنگها در سیسیل نورمنی را به نمایش میگذارد. موزاییکهای زرین و درخشان آن، که داستانهایی از ایمان و قدرت را روایت میکنند، در کنار معماری منحصربهفردش که تلفیقی از شرق و غرب است، بازدیدکنندگان را مسحور خود میسازد.
نقش مارتورانا به عنوان نمادی از تداوم سنتهای مذهبی شرقی در قلب مدیترانه، و اهمیت آن برای جامعه آربِرِش، بر ارزش فرهنگی و اجتماعی آن میافزاید. این کلیسا نه تنها یادگاری گرانبها از گذشته، بلکه میراثی زنده است که همچنان الهامبخش، مورد احترام و مرکز تجمع یک جامعه پویا است. ارزش مارتورانا تنها در معماری باشکوه یا موزاییکهای زرین آن خلاصه نمیشود، بلکه در داستانی است که روایت میکند: داستان همزیستی، تبادل فرهنگی، ایمان، قدرت، و تداوم هویت در گذر زمان. این کلیسا یک "متن" تاریخی و فرهنگی است که همچنان قابل خواندن و تفسیر است و میراث ناملموسی را در کنار میراث ملموس خود به ارمغان میآورد. داستان همزیستی فرهنگها در سیسیل نورمنی، آنگونه که در مارتورانا متجلی شده، میتواند الهامبخش جوامع امروزی باشد و یادآور آن است که تبادل فرهنگی میتواند به غنا و نوآوری منجر شود. جذابیت پایدار مارتورانا برای بازدیدکنندگان، پژوهشگران و جامعه محلی، گواهی بر جایگاه ویژه این گوهر درخشان در تاریخ هنر و فرهنگ جهانی است.